سلامم بر زیارت
سلامم بر زیارت ،بر نجیرم الهی تا اِبد آباد بینم
سلام من بود بر ساحل پاک به دریا و به کوهش هم به این خاک
به مردان غیور وهم زنانش به پیر و هم صغیر و هم جوانش
اگر خواهم کنم وصف ولاتم زبس وقتم بَرَد تَرکِن صلاتُم
اول وصف هوا و اب وخاکش سپس از مردمان سینه چاکش
شده خرما پزون شووا مو لیتم زبس گرمن هوا انگار تلیتم
پس از سیزده بدرهن،فصل جوری دهد مردان و پیران حال و شوری
یکی داسی به گردن صب نمازی روند جوری تو این روز درازی
بود خوش بزم ناشتا قبل هر چاس دو مشتک چرب و دوتا کاسه ماس
ولی چند سالی هن بارون شده کم قد دام و درخت از خشکی شده خم